هوای تو

ساخت وبلاگ
سلام دوست من صبرکن عشق زمینگیرشود بعد برویا دل از دیدن تو سیر شود بعد برو ای کبوتر به کجا قدری دگر صبر بکنآسمان پای پرت پیر شود بعد برو تو اگرگریه کنی بغض من میشکند خنده کن عشق نمکگیرشود بعدبرویکنفر حسرت لبخند تو را می بارد صبرکن گریه به زنجیر شود بعد بروباش بادست خودت آینه راپاک بکن نکند آینه دلگیر شود  بعد  برولحظه اي باد ترا خواندكه با او برويتو بمان تا به يقين ديرشود بعد بروخواب دیدی شبی ازراه سوارت آمد باش تا خواب تو تعبیر شود بعد برو هوای تو...
ما را در سایت هوای تو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9havayeto9586d بازدید : 49 تاريخ : شنبه 31 تير 1402 ساعت: 18:16

میان صفحه ی شطرنجم کسی به راه نمی افتدسپید بخت بلد کارم ، به تو سیاه نمی افتدو اولین حرکت از تو ، پیاده ها همه در یک خطو پیشمرگ تو سربازی ست که در گناه نمی افتدچه فیل ها که برای تو به راه مایل و کج رفتند!چه اسب ها که به پای تو در این سپاه نمی افتد!چگونه می شود این قلعه به راه راست رود بانو ؟کسی که عاشق تو باشد ، به اشتباه نمی افتد ؟در این زمانه خیالت تخت که هست یوسف و حتما هستتفاوت اینکه خودش گرگ است ، درون چاه نمی افتدپلنگ زخمی من بس کن ، چرا هنوز نفهمیدی !که پنجه های تو تا محشر به دست ماه نمی افتدمن آن پیاده ی شرمنده ، که زخم خورده و می میرددلش خوش است که چشمانش به چشم شاه نمی افتدبرچسب‌ها: وحید پورداد هوای تو...
ما را در سایت هوای تو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9havayeto9586d بازدید : 49 تاريخ : شنبه 31 تير 1402 ساعت: 18:16

در این دوران نامردی و عصر بد گمان بودنچه سودی می بری ای مهربان از مهربان بودن؟چه سودی می بری وقتی که قدرت را نمی فهمندو فرقی نیست پیش دشمنان یا دوستان بودنتو مثل آن معمایی که ساده حل نخواهی شدو من هم عاشق پیچیدگیِ چیستان بودنبرای من که فرش و عرش را یکجور می بینمچه فرقی می کند دریا شدن با آسمان بودن ؟به من می گفت بابا : پهلوانان زنده می مانندولی مردند و حالا دور ، دور قهرمان بودنتو از من دور باش و شعرهایم را بخوان بانوکه دور از جانتان یک لحظه مثل شاعران بودنکه جمع شاعری و عاشقی یک تابع سادستو حاصل می شود یک عمر منهای جوان بودنسوالت را بگو ، من مثل آن طفل دبستانمکه من را می کُشد دلشوره های امتحان بودنو هر پنشنبه "رازی" را به حمد و سوره می خوانمچه حالی می دهد با شیشه و با استکان بودنو بعد از آن دو نخ سیگار بهمن خوب میچسبدکه من را می برد جایی فرای این جهان بودناتاق ساکت و نور کم و ما روبروی همو من شرمنده از شرح تمام داستان بودنبرچسب‌ها: وحید پورداد هوای تو...
ما را در سایت هوای تو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9havayeto9586d بازدید : 45 تاريخ : شنبه 31 تير 1402 ساعت: 18:16